اعداد هم در تاریخ ، نقشهای چشمگیری داشته است . عده ای از آنها در بعضی از ادیان و مذاهب ، تقدس یافته اند ، مانند اعداد هفت ، دوازده و چهل .

شنیدم رهروی در سرزمینی

همی گفت این معما با قرینی

که ای صوفی ، شراب آنگه شود صاف

که در شیشه بماند اربعینی

     بعثت پیامبران ، در چهل سالگی ، توقف حضرت موسی(ع) به مدت چهل روز در کوه طور ، نوشتن کتاب چهل حدیث از بزرگان دین ، حفظ حرمت چهل همسایه ، جام چهل کلید و شواهد امثالی اینچنین در باب عدد هفت : ایام هفته ، هفت شهر عشق ، هفت خوان رستم ، سفره ی هفت سین ، نیز دال براین مدعاست .( برای مطالعه ی بیشتر در باب عدد هفت ، به کتاب دو جلدیِ مجموعه مقالات دکتر محمد معین ، مراجعه شود .)

     یکی از این اعداد که بزرگان عالم از آن استفاده ی شایانی برده اند ، عدد ده است :

ا- رسول خدا (ص) فرمود : خدای عزوجل ، از عالم بالا ، مرا ، ده نام گذاشته است . امام باقر (ع) فرمود : رسول خدا (ص)  را ده نام است . پنج نام از آنها در قرآن است ( احمد ، محمد ، عبدالله ، یس ، نون ) و پنج نام هم در قرآن نیست ( فاتح ، خاتم ، کافی ، مقفی ، حاشر ) .

2- امام صادق (ع) فرمود : امام ده خصلت دارد : از گناه ، معصوم است / تصریح به نام او ، از پیغمبر رسیده است . / از همه ی مردم ، دانشمند تر است . / از همه ی مردم پرهیزگارتر است . / به تعبیر قرآن ، از همه داناتر است . / امام پیشین ، آشکارا او را وصی خود قرار داده است . / معجزه و دلیل دارد ، / چشمانش می خوابد ولی دلش بیدار است . / سایه ندارد . / از پشت سرش ، مثلِ پیشِ رو ، می بیند .

3- امیرالمومنین علی (ع) فرمود :مرا از رسول خدا (ص) ، ده خصت نصیب بود :

الف و ب : مرا فرمود که تو در دنیا و آخرت ، برادر منی .

ج : در روز قیامت ، از همه ی مردم به من نزدیکتری .

د : تو وزیر و وصی من هستی .

ه : نسبت به خاندان و دارایی ، جانشین منی .

و : در دنیا و آخرت ، پرچم من ، به دست توست .

ز : دوست تو ، دوست من است و دوست من ، دوست تو .

ح : دشمن تو ، دشمنِ من و دشمنِ من ، دشمنِ خداست .

4- رسول خدا (ص) فرمود : سازمان اسلام ، بر 10 بخش است : توحید ، نماز ، روزه ، زکات ، حج ، جهاد ، امر به معروف ، نهی از منکر ، جماعت ، خویشتنداری .

البته می توان به موارد دیگری هم اشاره کرد :

5- قیامت ، ده نشانه دارد ... .

6- خداوند ، ده خصلت را برای پیامبر و خاندان او قرار داده است ... .

7- مومن ، خردمند نگردد مگر اینکه ده خصلت در او باشد ... .

8- سلامتی ، ده جزء دارد ... .

9- نشاط ، در ده چیز است ... .

10- ایمان ، ده درجه است ... . ( رجوع کنید به خصال شیخ صدوق)

11- احکام عشره  (ده فرمان) ، خلاصه ی احکام الهی مندرج در کتاب عهد قدیم ( تورات) است که در کوه سینا بر حضرت موسی(ع) ، نازل شد . این احکام ، از اهم اصول اخلاقی یهودیت ، (مسیحیت و اسلام) است . درباره ی ترتیب آنها ، کلیسای کاتولیک رومی وکلیسای ارتدوکسی ، روایت های مختلف ، قائلند . کاتولیک ها ، امر به پرستش خدای یگانه و احتراز از پرستش تمثال ها را در حکم اول ، جمع می کنند . ارتدوکس ها ، آنها را در حکم اول و دوم می شمارند . باقی احکام ، بدین ترتیب است :

2- نام خدا را به باطل مبر .

3- سبت (شنبه) را مقدس دار .

4- پدر و مادر خود را احترام کن . 

5- قتل مکن .

6- زنا مکن .

7- دزدی مکن .

8- شهادت دروغ مده .

9- به زن همسایه ، طمع مورز .

10- به مال همسایه ، طمع مکن .

* دو حکم آخر ، نزد ارتدوکس ها ، یکی است .

                                                         ***********************************

*  بودا که نام شخصیِ او ، میدارته و نام خاندانش ، گئوتمه بود ، در دامنه ی کوه هیمالیا ، در شمال شهر بنارس ، متولد شد . پدرش ، راجه یا سلطانی بود که بر قبیله ی ساکیا ، فرمانروایی می کرد ... وقتی ، عده ای از شاگردانش ، درخواست کردند تا استاد ، عقیده ی خود را درباره ی زندگی ، به روشنی بازگوید ، بودا ، اصولی اخلاقی را بر شمرد که احکامی بس ساده ، روشن ، عالی ، کوتاه و جامع دارد و در عین حال ، رعایتشان مشکل است . ده گام تربیت او ، بدین شرح است :

1- خودداری از کشتن هر موجود زنده .

2- خودداری از برداشتن چیزی که به شخص داده نشده است .

3- خودداری از دروغ گفتن .

4- خودداری از نوشابه های مست کننده که بیخبری می آورد .

5- خودداری از زندگی غیر قدسی .

6- خودداری از خوردن نابهنگام .

7- خودداری از رقص ، آواز ، موسیقی و تماشای معرکه .

8- خودداری از آویختن حلقه ی گل ، به کاربردن بوی خوش و روغن های عطرآگین برای آرایش و جلوه فروختن .

9- خودداری از ]خوابیدن در[ رختخواب های پهن و بلند .

10- خودداری از پذیرفتن زر و سیم . 

                                                    ***********************************

* نکات مورد تایید زرتشت :

1- برانگیخته شدن زرتشت از سوی اهورا مزدا و دعوت مردم به پرستش او .

2- قرار گرفتن مشیت الهی بر آفرینش مردمان و اینکه تنها ، او بر جهان و هستی ، بیرون و درون حاکم است . 

3- اراده ی اهورامزدا ، بوسیله ی روح قدسی (سپنتامینو) از قوه به فعل در می آید و این عمل به دستیاری فرشتگان (امشاسبندان) انجام می شود .

4- در برابر هر نیکی ، یک بدی وجود دارد ، چنانکه در مقابل سپنتامینو ، انگره مینو (روان پلید) وجود دارد و این دو ضد ، از آغاز با هم در ستیزند .

5- نفس و ضمیر انسان میدان نبرد دایمی بین خیر و شر است . آدمی دارای نیروی آزادی و اختیار است .

6- آنکه به دینِ بهی (زرتشتیگری) ، ایمان آورد ، نیک و آنکه از اهورامزدا ، روی برگرداند ، بد است .

7- اعتقاد به دعا و تقدیم هدیه به آذر مقدس ، برای برآورده شدن دعا و حاجت و تاثیر دعا در خودسازی و پاکسازی روان و اندیشه ، مستقیما در اعمال اثر دارد .

8- ایمان داشتن به اینکه سرانجام ، خوبی بر بدی پیروز می شود .

9- اعتقاد به روز باز پسین و رسیدگی به اعمال انسان در آن روز ، بر اساس عملکرد فرد . 

10- اعتقاد به ظهور سوشیانس( منجی) که هدایت کننده ی نهایی بشر است . این نام را که اسم یکی از پسران زرتشت است ، سوشیانت نیز نوشته اند . زرتشتیان ، به دو موعود دیگر به نام های هوشیدر و هوشیدرماه که از پسران زرتست هستند ، نیز معتقدند .

                                                         *******************************

* برجسته ترین ویژگی تصوف ایرانی ، ده تاست :

1- تعدیل مذهب و جلوگیری از تعصب .

2- احترام به انسانیت .

3- وارستگی و آزادگی .

4- صفا ، بی ریایی و دفع ظاهر پرستی .

5- دعوت به اجتماع .

6- بی اعتنایی در برابر مرگ .

7- ترس و کُرنِش زمامداران مقتدر ، در برابر عرفای بنام .

8- خودنگری ، خویشتن شناسی و خودکاوی روانی .

9- داشتن ایمان ، عشق و علاقه به هستی .

10- تاثیر در شکوفایی فلسفه ی ایران و اسلام .

* در سیر و سلوک صوفیان ، سه مرحله وجود دارد :

1- تخلیه : نفس و ذهن ، باید از هواهای نفسانی ، رهایی یافته ، تن از آلودگی ها پاک شود .

2- تحلیه : پیراستن نفس و آراستن وی به اخلاقیات .

3- تجلیه : مستقر شدن در ذات الهی و کنار نهادن مایی و منی .

     چون صوفی ، این مراحل را طی کرد ، به همراه پیر (مراد) باید از هفت وادی یا هفت شهر عشق گذر کند تا نهایتا به وصال معشوق نایل شود . هفت شهر عشق که با سه مرحله ی بالا ، دَه می شود ، بدین شرح است :

طلب / عشق / معرفت / استغنا / توحید / حیرت / فقر و فنا .   

* مضافا اینکه در قابوسنامه آمده است : ... آدمی افزونی یافت بر دیگر جانوران ، به ده درجه که در تن اوست : پنج از درون و پنج از بیرون . اما پنج نهانی چون اندیشه و یادگرفتن و نگاه داشتن و تخیل کردن و تمیز و گفتار و پنج ظاهر چون سمع و بَصَر و شم و لمس و ذوق ... .

_______________________________  

 

منابع و مآخذ :

1- خصال شیخ صدوق .

2- درسهای تاریخ ، ویل دورانت ، ترجمه ی احمد بطحایی .

3- تاریخ آموزش و پرورش اسلام و ایران ، دکتر علی محمد الماسی .

4- تاریخ آموزش و پرورش ایران و اسلام ، محمد علی ضمیری .

5- تاریخ آموزش و پرورش ایران . محمد ع کشاورزی .

6- قابوسنامه ، عنصرالمعالی کیکاووس بن وشمگیر ، تصحیحِ دکتر غلامحسین یوسفی .