سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
یادگار انقلاب
انقلاب اسلامی
لینک دوستان
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :16
بازدید دیروز :76
کل بازدید :125469
تعداد کل یاد داشت ها : 134
آخرین بازدید : 103/8/26    ساعت : 3:14 ص
درباره
استاد ربیع صادقی[0]

کارشناس ارشدعلوم قرآن و حدیث تدبیر,عدالت,آزادی را سرلوحه خویش قرار داده ام با خدای متعال عهد بسته ام در راه خدمت به ملت ایران اسلامی شهیدوار جان خویش را در طبق اخلاص بگزارم و بگویم خدایا تو شاهد باش.
ویرایش
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
امکانات دیگر
استاد ربیع صادقی

بسم الله الرحمن ارحیم

انالله وانا الیه راجعون

چهره ی منورودرخشان اسلام ناب محمدی که حضرت امام خمینی (رض )منادی آن بود وانسان انقلابی به تمام معناحضرت آیت الله حاج شیخ علی اکبرهاشمی رفسنجانی رضوان الله علیه به دیدارمحبوب شتافت ودرجوارپیرمرادخودآرام گرفت تاازفیوضات الطاف کریم حق تعالی به پاس زحمات صادقانه ی خوددرخدمت بی منت به ملت ایران سربلنددریافت داردوشیرین وگوارابادبراورحمت واسعه ی حضرت حق تعالی.

هاشمی رفسنجانی انسانی ممتازوخردمندواسلام شناسی آزادیخواه وانقلابی خستگی ناپذیرومورداعتمادوعنایت حضرت امام وگره گشادرتنگ ناهاوبحران هابود.اوقهرمانی بودکه جزبه اعتلای انقلاب وبالابردن شان مردم فهیم ایران اسلامی ورفع ودفع خطرهاازنظام ومردم به چیزدیگری نمی اندیشید.وچه زیباوبه حق مردم شریف ایران سرافرازقدرومنزلت این بزرگ اندشمندوامیرکبیرزمان راارج نهادندودیدیم که چگونه استقبال بی نظیرمردم بدرقه راهشان شد خدایش رحمت کند.

به همین مناسبت وتجلیل اززحمات سه دهه ی خدمات ارزنده ی ایشان احزاب اصلاح طلب شهرستان دلفان ضمن عرض تسلیت ارتحال این فقیدسعیدبه محضرملت ایران رهبرمعظم وفرزانه ی انقلاب حضرت آیت الله امام خامنه ای دامت برکاته وتمامی دوستداران وفرهیختگان به همین خاطرمراسمی درروزچهارشنبه راس ساعت 11 صبح درمحل مصلی نمازجمعه ی شهرنورآبادمراسمی درشان ومنزلت این عالم ربانی ومجاهدنستوه برگزارمی گردد.امیداست همچون گذشته لطف گسترده ی مردم فهیم دلفان دراین مراسم باشکوه تسکین خاطری برای دوستداران آن یارسفرکرده ی مقام معظم رهبری باشد.وان شاالله باحضورصمیمانه ی خودخسارات سنگین فقدان اوراباحضورگسترده وویژه ی   خودجبران فرمایید.

                                                                               احزاب وتشکل های اصلاح طلب شهرستان دلفان




      

بسیاری از والدین زمانی که می بینند فرزندشان در حال جویدن ناخن هایش است ناراحت، آزرده و خشمگین می شوند و مدام به او تذکر می دهند که «ما نگران سلامتی و بهداشت تو هستیم و نمی خواهیم در آینده انگشتانی زشت داشته باشی.» بیشتر آنان بر این باورند که کودکانی که ناخن می جوند، دچار فشار عصبی و اضطراب شده اند و سعی دارند با این عمل خود تشویش و دلهره خود را کاهش دهند. آنها همچنین نگران این موضوع هستند که این رفتار در کودکانشان به صورت عادتی درآید که در آینده به سختی بتوانند آن را ترک کنند. منظور از عادت، رفتاری مقاوم شده است که بارها و بارها تکرار می شود.
یک عادت ممکن است گاه به عنوان یک سرگرمی و گاه راهی برای رهایی از اضطراب های روزانه کودک انتخاب شود. اغلب کودکان و نوجوانان طی دوران رشد خود، عادات و رفتارهای گوناگونی را تجربه می کنند که مورد تایید والدین و اطرافیان شان نیست؛ مثل مکیدن شست، انگشت در بینی کردن، مو تاب دادن و چرخیدن های متوالی در اتاق. آنان این عادات را کاملاً غیر ارادی و ناخودآگاهانه انجام می دهند و به هیچ وجه قصدشان آزردن و برانگیختن دیگران نیست. در این گونه موارد انتخاب شیوه مقابله و رویارویی با آن مشکل از اهمیت ویژه یی برخوردار است زیرا می تواند تاثیر زیادی بر روند درمان یا وخیم تر شدن اوضاع بگذارد.
 چرا دست کودکی به سمت دهانش بالا می رود؟
 گروهی از پزشکان بر این باورند که همیشه علت خاصی برای عادات گوناگون وجود ندارد، بلکه گاهی آنها رفتارهای آموخته شده یی هستند که تنها پیامدهای مثبت و خوشایندی برای کودک (یا نوجوان) داشته اند. برای مثال، می توانید زمانی که دست فرزندتان به سوی دهانش بالا می رود، دقت کنید و محرک هایی را که موجب این عمل در کودک شده است بهتر ارزیابی کنید. شاید او در همان لحظه به کاری که باید انجام دهد و برایش مشکل است، فکر می کند. می توانید خیلی ملایم از او بپرسید آیا می داند دستش را به دهان برده است؟ از جمله دلایل رایجی که موجب ناخن جویدن در کودکان و نوجوانان می شود، آن است که درصدد کاستن از فشارهای عصبی و تنش های روزانه خود هستند.
جویدن ناخن معمولا به‌دنبال وقایعی که می‌توانند منشأ اضطراب کودک باشند، بروز می‌کند. وقایعی چون: تولد یک برادر (ورود یک نوزاد به خانواده)، ورود به مدرسه و آغاز سال تحصیلی و یا جدایی والدین.
کودکی که ناخن‌هایش را می‌جود، کودکی مضطرب، کمرو و نسبتا درونگراست که برای کنترل اضطرابی که در اثر واقعه‌ای استرس‌زا در او ایجاد شده و نمی‌تواند به‌گونه‌ای دیگر اضطرابش را اداره کند، این رفتار را از خود نشان می‌دهد.
جویدن ناخن‌ها تنها روشی برای تخلیه اضطرابی است که در پشت آن چیزی عمیق‌تر را پنهان می‌کند؛ چیزی مثل خشمی فروخورده، عدم‌اطمینان یا نیاز به آرام کردن خود؛ اندکی شبیه مکیدن شست که نوزاد نمی‌تواند از مکیدن آن امتناع کند، با این تفاوت که به جای آنکه خشمش را بیرون بریزد یا آن ‌را بروز دهد، با جویدن انگشتانش خشمش را در خود نگه می‌دارد.
آنها از این طریق سعی می کنند با هیجانات و بحران های عاطفی درونی شان به مقابله برخیزند. از این رو گروهی از روانشناسان بر این باورند که نفس «جویدن ناخن» عادتی زشت و ناپسند نیست، بلکه تنها مفری برای رهایی از تنش و استرس در کودک است.
تعداد دفعات، شدت و مدت زمان این رفتار از عواملی هستند که باید زمانی که کودک ناخنش را می‌جود به آنها توجه داشت. در حقیقت، گاهی پیش می‌آید که کودکان فقط در یک دوره زمانی این رفتار را از خود نشان می‌دهند که دقیقا به‌مدت زمانی که واقعه‌ای استرس‌زا آنان را تحت‌تأثیر قرار داده است، مربوط می‌شود. اما همچنین ممکن است اگرچه واقعه استرس‌زا ناپدید شود، عمل جویدن ناخن‌ها همچنان باقی بماند و هر بار که کودک با موقعیت خاصی روبرو می‌شود، به‌طور خودکار این عمل را انجام ‌دهد.
 راه کارهای عملی  برای درمان
** برای کمک به این کودکان می توان از ناخن آسیب دیده تصویری تهیه کرد و وضعیت آن را با ناخن سالم مقایسه کرد. همچنین هنگامی که کودک مشغول جویدن ناخن است بدون این که متوجه شود، از او فیلم تهیه کنید و سپس برای او به نمایش بگذارید. احتمال دارد با مشاهده فیلم به خود بیاید و این عادت را کنار بگذارد.
** قرار دادن آیینه جلوی کودک او را متوجه این عادت ناپسند می کند. کودک را تشویق کنید در مجلات، تصویر دست های زیبا را جست وجو کند یا روی کتاب یا آینه بچسباند تا مرتب تصویر این دست ها را با دست های خود مقایسه کند.
** اقدام دیگری که در این زمینه مفید است، شناسایی مکان و زمانی است که این رفتارها در او بیشتر می شود.
به عنوان مثال، شاید کودک با ایجاد موقعیت های خاص به ناخن جویدن می پردازد. این حالت را که در او استرس ایجاد می کند شناسایی و کاری کنید که در موقعیت های استرس زا قرار نگیرد. اگر کودک هنگام تماشای برنامه تلویزیونی ناخن می جود، شیئی به دست او بدهید تا سرش گرم شود. به مکان هایی که این عادت کودک زیاد می شود نیز دقت کنید تا علت این اختلال را بفهمید. هنگامی که این عادت کم شد، با تعیین پاداش، این رفتار خوب او را تقویت کنید. به عنوان مثال، برای تشویق هر بار ناخن نجویدن ستاره ای به جدول برنامه های روزانه او اضافه کنید و به ازای هر 10 ستاره به او هدیه دهید. اگر فرزند شما دختر است به او لاک یا دستکش هدیه کنید تا با استفاده از آن جویدن ناخن را فراموش کند. اگر پسر است به او ناخن گیر یا ذره بین بدهید تا با استفاده از آن به آسیبی که به ناخن و اطراف آن رسانده است، توجه کند و ناخن های خود را کوتاه کند. در صورت آسیب رسیدن به دندان های کودک به دندان پزشک مراجعه کنید. اگر این عادت با اضطراب شدید همراه باشد، حتما از متخصصان بهداشت روان کمک بگیرید. گاهی رفتار والدین یا اطرافیان، زمینه اضطراب کودک را زیاد می کند.
 تأثیر رفتار والدین بر ناخن جویدن کودکان
متخصصان علاوه بر بررسی رفتار کودک، بر رفتار والدین او نیز تمرکز می کنند. زیرا عامل اصلی این رفتار، ممکن است عملکرد والدین و اطرافیان باشد. متخصص در این شرایط به والدین کمک می کند تا رفتار و واکنش خود را نسبت به کودک سنجیده تر کنند تا اضطرابی به کودک وارد نشود. کودک با ناخن جویدن به نحوه رفتار والدین یا اطرافیان با او واکنش نشان می دهد؛ در این زمینه والدین باید سعی کنند ناراحتی و مشکلات ناشی از مشغله های کاری خود را به منزل منتقل نکنند.
از جمله روش هایی که یک روان شناس می تواند برای برطرف کردن این مشکل کودک از آن استفاده کند، روش های خاص ریلکسیشن است. اگر به علت بالا بودن استرس کودک، این روش درمانی نیز جواب ندهد، پزشک داروهایی را تجویز می کند تا اضطراب کودک کمتر شود.
لاک های با طعم تلخ که برای مقابله با ناخن جویدن از آن استفاده می شود، چندان موثر نیست و توصیه نمی شود. والدین نباید به این عادت فرزند خود واکنش نشان دهند زیرا در برخی موارد ناخن جویدن روشی برای جلب توجه دیگران است و عکس العمل والدین همان توجهی است که کودک خواستار آن است. در مورد این عادت با او صحبت کنید اما درباره رفتارش قضاوت نکنید.صحبت با او درباره ناخن جویدن نباید باعث افزایش اضطراب وی شود. به او بگویید که این مشکل را با کمک او حل خواهید کرد.




      

همانطور که مستحضرید برجام یک توافق نامه ی بین المللی است و ایران و پنج کشور اروپایی و امریکا طرفین این توافق نامه هستند. بد عهدی و نقض این توافق نامه ی بین المللی از سوی امریکا سبب خواهد شد که امریکا غیر قابل اعتماد بودن خود را در سطح جهان به ملت ها نشان دهد. اگر این بد ذاتی و نقض اشکار صورت بگیرد نهایتا منجر به انزوای امریکا در بین ملت ها و دولت ها خواهد شد و اعتماد خود را برای همیشه از دست خواهد داد و در بین کشور های آزادیخواه جایگاه خود را بیش از پیش سلب خواهد نمود. تحریم های به ناحق گذشته توسط آمریکا در حالی که برجام را امضا کرده زور گویی و بی منطقی آمریکا را در اذهان جامعه جهانی متبادر خواهد ساخت و اروپا هم برای دفاع از کیان ملت های خود و پاسخ گویی به مردم قاعدتا به این اقدام آمریکا عکس العمل نشان خواهد داد زیرا دوست ندارد در میان کشور ها اعتماد خود را همانند آمریکا از دست بدهند.

ربیع صادقی, [05.12.16 20:40]
لذا اگر آمریکا و عده ای از تند رو های کنگره قصد انزوای آمریکا را دارند می بایست کشور های اروپایی حساب خود را از آنها جدا نموده و با عکس العملی به موقع این تندروی های کنگره را محکوم کنند .هم آمریکا و هم کشورهای اروپایی میدانند که در فکت شیت مستنداتی وجود دارد که با عنایت به آن مستندات بد عهدی و نقض از طرف آمریکا صورت گیرد.نتیجه آن که اگر آمریکا بخواهد به سیاست های تند خصمانه  و تسلیم کنگره شود بازنده ی اصلی برجام  نزد افکار عمومی جهان خواهد بود. ربیع صادقی




      

 «تصورم این است که طرف مقابل تلاش خواهد کرد که برجام آسیب نبیند زیرا خوب می دانند که آسیب رسیدن به توافق هسته ای قبل از آن که به ما ضرر بزند به آنان آسیب خواهد زد.»




      

برجام یک توافقنامه بین‌المللی است و ایران و پنج کشور اروپایی  و آمریکا طرفین آن هستند، بد عهدی و نقض آن از سوی آمریکا غیرقابل اعتماد بودن آمریکا در تعهدات بین‌المللی را در سطح جهان به ملتها نشان خواهد داد.

وی افزود: این امر  نهایتا به انزوای آمریکا در بین ملت ها و دولت ها و اعتماد به نفس و ثبات قدم  بیشتر مردم و دولتهای آزادیخواه منجر خواهد شد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب خاطرنشان کرد: تمدید تحریم های گذشته توسط آمریکا در حالی  که برجام را امضا کرده زورگویی و بی منطقی آمریکا را در  ذهن جامعه جهانی متبادر خواهد ساخت و اروپا هم برای دفاع از کیان دولتهای خود وپاسخ گویی به مردم قاعدتا به این اقدام آمریکا عکس العمل نشان خواهد داد.
انتهای پیام/



      

بسم‌الله الرحمن الرحیم

چنانچه مستحضرید وزارت امور خارجه آمریکا برداشت و تفسیر خود از مذاکرات هسته‌ای ایران با 1+5 را به صورت فکت‌شیت یا گزاره‌برگ متتشر کرده است و سپس مقامات آمریکایی بر مبنای آن پیوسته مصاحبه و اظهارنظر می‌کنند.

از آنجا که جزء بیانیه مشترک، متن قابل استنادی از طرف جمهوری اسلامی ایران در دسترس نیست و توضیحات و تفاسیر و برداشت‌های وزارت خارجه می‌تواند در بررسی و تبیین مواضع مفید باشد و نقد کارشناسان می‌تواند کمکی بر تنظیم و نگارش صحیح متن نهایی باشد، از وزارت امور خارجه می‌خواهیم گزاره‌برگ یا فکت‌شیت ایرانی را منتشر نماید




      

سنای آمریکا روز گذشته لایحه تمدید تحریمهای ایران را به مدت 10 سال دیگر تصویب کرد. این لایحه با 99 رأی موافق و بدون رأی مخالف به تصویب رسید.

گفتنی است قانون تحریم های یکجانبه آمریکا علیه ایران موسوم به قانون داماتو، قانونی است که در سال 1996 دولت آمریکا برای تحریم ایران به تصویب رساند. بر اساس این قانون، شرکت‌هایی که در یک سال بیش از چهل میلیون دلار در ایران سرمایه گذاری کنند از داد و ستد با دولت آمریکا محروم خواهند شد.

این قانون، توسط داماتو، سناتور ایتالیایی الاصل کنگره آمریکا و از جمهوریخواهان محافظه کار به کنگره آمریکا ارائه شد. قانون داماتو هر 10 سال یک بار بازبینی می‌شود.




      

مبلغانامام حسن مجتبی علیه السلام در شب نیمه رمضان سال سوم هجری در مدینه چشم به جهان گشود و حدود هفت سال از دوران زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم را درک کرد و پس از آن حضرت حدود سی سال با پدر بزرگوارشان علی بن ابی طالب علیه السلام ملازمت داشت. بعد از شهادت امیرالمؤمنان علیه السلام به مدت ده سال عهده دار مقام امامت بودند و در 28 صفر سال پنجاه هجری در سن 47 سالگی به دستور معاویه بن ابی سفیان و به دست جعده دختر اَشْعَثِ بنِ قِیس مسموم شد و بر اثر همان زهر به شهادت رسید.

چگونگی شهادت امام حسن علیه السلام

حکومت اموی پس از تحمیل صلح بر امام حسن علیه السلام گرچه به بسیاری از اهداف خود رسیده بود، ولی هم چنان وجود امام حسن علیه السلام مانع از به اجرا درآوردن برخی از نیّات پلید آنان بود. از جمله اهدافی که معاویه دنبال می کرد تعیین جانشین برای خود بود. وی از اجرای این تصمیم که برخلاف مفاد صلح نامه او با امام حسن علیه السلام بود وحشت داشت و می دانست که اگر در زمان حیات آن حضرت به چنین کاری دست بزند، بدون شک با مخالفت شدید حسن بن علی علیه السلام روبه رو خواهد شد. بر این اساس تصمیم گرفت از هر راه ممکن امام علیه السلام را به شهادت برساند. پس از بررسی های زیاد جعده همسر امام حسن علیه السلام را مناسب ترین فرد برای تحقق بخشیدن به این هدف پلید دید. آن گاه به صورت محرمانه و با ارسال صدهزار درهم به جعده، به او قول داد که اگر امام حسن علیه السلام را به شهادت برساند او را به همسری یزید درخواهد آورد. بدین وسیله جعده آن حضرت را با ریختن زهر در آب آشامیدنی مسموم کرد و طولی نکشید بر اثر آن، امام حسن علیه السلام به شهادت رسید.

وصیت امام حسن علیه السلام

چون امام حسن علیه السلام را مسموم کردند و حال او دگرگون شد برادرشان امام حسین علیه السلام به بالین آن حضرت حاضر شدند. وقتی جویای احوال او گشتند امام حسن علیه السلام فرمودند: «خود را در اوّلین روز از روزهای آخرت و آخرین روز از روزهای دنیا می بینم». در ادامه، این گونه وصیت فرمودند: «گواهی می دهم به وحدانیت خدا و این که برای او شریکی نیست و تنها او سزاوار پرستش است. هرکه اطاعت او را در پیش گیرد رستگار می شود و هرکه نافرمانی اش کند گم راه می گردد و کسی که از گناهان و تقصیراتش به نزد او توبه کند هدایت می شود. ای حسین،جنازه مرا در کنار جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دفن کن به شرط آن که کسی مانع این کار نباشد. اگر تو را از این کار باز داشتند مبادا بر آن پافشاری کنی؛ چون راضی نیستم به خاطر این کار قطره ای خون به زمین ریخته شود».

حکومت اموی پس از تحمیل صلح بر امام حسن علیه السلام گرچه به بسیاری از اهداف خود رسیده بود، ولی هم چنان وجود امام حسن علیه السلام مانع از به اجرا درآوردن برخی از نیّات پلید آنان بود. از جمله اهدافی که معاویه دنبال می کرد تعیین جانشین برای خود بود. وی از اجرای این تصمیم که برخلاف مفاد صلح نامه او با امام حسن علیه السلام بود وحشت داشت و می دانست که اگر در زمان حیات آن حضرت به چنین کاری دست بزند، بدون شک با مخالفت شدید حسن بن علی علیه السلام روبه رو خواهد شد. بر این اساس تصمیم گرفت از هر راه ممکن امام علیه السلام را به شهادت برساند. پس از بررسی های زیاد جعده همسر امام حسن علیه السلام را مناسب ترین فرد برای تحقق بخشیدن به این هدف پلید دید. آن گاه به صورت محرمانه و با ارسال صدهزار درهم به جعده، به او قول داد که اگر امام حسن علیه السلام را به شهادت برساند او را به همسری یزید درخواهد آورد. بدین وسیله جعده آن حضرت را با ریختن زهر در آب آشامیدنی مسموم کرد و طولی نکشید بر اثر آن، امام حسن علیه السلام به شهادت رسید.

وصیت امام حسن علیه السلام

چون امام حسن علیه السلام را مسموم کردند و حال او دگرگون شد برادرشان امام حسین علیه السلام به بالین آن حضرت حاضر شدند. وقتی جویای احوال او گشتند امام حسن علیه السلام فرمودند: «خود را در اوّلین روز از روزهای آخرت و آخرین روز از روزهای دنیا می بینم». در ادامه، این گونه وصیت فرمودند: «گواهی می دهم به وحدانیت خدا و این که برای او شریکی نیست و تنها او سزاوار پرستش است. هرکه اطاعت او را در پیش گیرد رستگار می شود و هرکه نافرمانی اش کند گم راه می گردد و کسی که از گناهان و تقصیراتش به نزد او توبه کند هدایت می شود. ای حسین،جنازه مرا در کنار جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دفن کن به شرط آن که کسی مانع این کار نباشد. اگر تو را از این کار باز داشتند مبادا بر آن پافشاری کنی؛ چون راضی نیستم به خاطر این کار قطره ای خون به زمین ریخته شود».




      

 

ویژه سالروز رحلت حضرت رسول اکرم (ص)و شهادت امام حسن مجتبی(ع)

رحلت حضرت رسول اکرم (ص)و شهادت امام حسن مجتبی(ع) بر عموم مردم تسلیت باد.

سلام بر تو ای فرستاده خوبی ها، ای مهربانترین فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمین فرا خوانده شدی تا انسان را با معنای واقعی اش آشنا کنی. تو، آفتاب روشن حقیقت بودی در شام تیره زندگی. از مشرق دلها برآمدی و اکنون، آسمان تب دار غروب جانگداز توست.

در سال یازدهم هجرت رسول اکرم (ص) در آخرین سفرحج (در عرفه)، در مکه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن ‏سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت ‏خود خبر داد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود که ‏پیامبر هم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد.

پیامبر اکرم (ص) یک ماه قبل از رحلت فرمود:

" فراق نزدیک شده و بازگشت ‏به سوى خداوند است. نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم و من دو چیز گران در میان شما مى ‏گذارم و مى ‏روم: کتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به من خبر داد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمن ‏وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود."

در حجه ‏الوداع در هنگام رمى‏ جمرات فرمود: "مناسک خود را از من ‏فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید."

روزى به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین ‏و نگرانند. پیامبر در حالى که به فضل بن عباس و على بن ‏ابی‌‏طالب (ع) تکیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس ازدرود و سپاس پروردگار، فرمود: "به من خبر داده‏ اند شما از مرگ ‏پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است که‏ جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم ‏پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد."

روزی دیگر پیامبر (ص) با کمک علی (ع) و جمعی از یاران خود به قبرستان بقیع رفت و برای مردگان طلب آمرزش کرد .

سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود: " کلید گنجهای ابدی دنیا و زندگی ابدی در آن، در اختیار من گذارده شده و بین زندگی در دنیا و لقای خداوند مخیر شده ام، ولی من ملاقات با پروردگار و بهشت الهی را ترجیح داده ام."

در چند روز آخر از زندگى رسول اکرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:

"اى مردم! آتش فتنه‏ ها شعله ‏ور گردیده و فتنه‏ ها همچون پاره‏هاى امواج تاریک شب روى آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید.

آگاه باشید که من درباره ثقلین از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می کنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم ( کتاب خدا و اهل بیتم ). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت می رسید."

آنگاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند.

در آخرین روزها پیامبر به علی (ع) وصیت نمود که او را غسل و کفن کند و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد: " ای رسول خدا ، می ترسم طاقت این کار را نداشته باشم. "

پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد . آنگاه انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آنها را به علی سپرد.

فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود: " برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید." ام سلمه، همسر پیامبر گفت: " علی را بگویید بیاید.

زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست." هنگامی که علی (ع) آمد ، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آنگاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نواده های پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند. علی (ع) خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود:

"علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم."

سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

جلوه هایی از حقیقت وجودی نبی اکرم (ص) در قرآن کریم

از عایشه پرسیدند: اخلاق پیامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: خلق و خوی پیامبر(ص)، قرآن بود. شخصیت جامع و چند بعدی پیامبر اسلام و کمال و عظمت معرفتی، اخلاقی و وجودی آن بزرگوار، قرآن مجسم و ناطق است که به عنوان نماد مطلق و تام انسان کامل در میان آدمیان، حجت و الگویی ماندگار می باشد.

اگر قرآن کریم، کلام تشریعی حضرت حق است، پیامبر اکرم (ص) کلمه الله الاعظم و کلام تکوینی خدا است.

اگر قرآن کتابی است با حقایق جاودانه و همیشگی، پیامبر اکرم (ص) نیز حقیقتی عینی و جاودانه است. اگر قرآن بطون و لایه های معنایی و مصداقی عمیق و گسترده ای دارد که تلاش برای کشف آن حقایق باید استمرار داشته باشد، پیامبر اکرم (ص) نیز ذخیره ای تمام نشدنی و حقیقتی است عینی و انسانی، که شناخت ابعاد مختلف شخصیت ایشان و دستیابی به عمق سیره، سلوک و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادی مستمر نیازمند است.

اگر نیاز بشریت به قرآن هرگز پایان نمی یابد و تکامل علمی و اجتماعی انسان، نیاز او را به حقایق قرآن کریم نه تنها کاهش نمی دهد که روزافزون می سازد، نیاز انسان امروز و فردا به پیامبر اکرم(ص) و درس ها و آموزه های ایشان پایان ناپذیر است و اگر اسلام خاتم ادیان و قرآن خاتم کتب آسمانی است، پیامبر اکرم (ص) خاتم النبیاء و قله رفیع کمال انسانی است. او خلیفه الله الاعظم و واسطه ابدی نزول فیض الهی است که: و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین. قرآن کریم

نسخه مکتوب حقیقت نور محمدی (ص) است و پیامبر اکرم (ص) آینه تمام نمای صفات حسنای حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم.

پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: علی! کسی جز تو و من خدا را نشناخت و کسی جز خدا و تو مرا نشناخت و کسی جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلایی که برای غیرخدا میسر است، جز برای کسانی که در کانون نور محمد (ص) و علی (ع) قرار دارند، امکان پذیر نیست، چرا که این معرفت و شناخت معرفتی است شهودی و نه ذهنی، معرفتی است متناسب با اوج کمال و تعالی شناسنده، نه مدرسه ای و استدلالی.

از آن سو نیز معرفت تام نبی (ص) و وحی (ع) جز برای حضرت حق، برای کسی حاصل نمی شود، چرا که دیگران همه فروتر از این دو وجود مقدس- که نور واحدی از منشأ واحدند- می باشند و دستیابی به معرفت تام آنان برایشان مقدور نخواهد بود. حضرت حق در قرآن کریم فراوان درباره پیامبر اکرم (ص) و معرفی ایشان سخن گفته است که برای آشنایی با جایگاه عظیم نبی اکرم (ص) به این آیات باید مراجعه کرد: در قرآن کریم اطاعت خدا و پیامبر (ص) در کنار هم مطرح و اطاعت از رسول خدا، همان اطاعت خدا شمرده شده است.

آزار و ایذاء پیامبر اکرم (ص) موجب عذاب دردناک و لعنت خداوند در دنیا و آخرت تلقی شده و دوستی خداوند متعال مشروط به اطاعت از پیامبر اکرم (ص) گردیده است. خلق و خوی الهی پیامبر اکرم و رحمت و عطوفت آن حضرت مایه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبیر وانک لعلی خلق عظیم، توصیف شده، تعبیری که تنها درباره پیامبر به کار رفته است. پیامبر اکرم (ص) عامل رهایی و آزادی مردمان از زنجیرها و بندهای سخت معرفی شده است.

بندهایی که از سویی خرافات و عادات زشت و از سوی دیگر ستمگران و سلطه جویان بر فکر و اندیشه و رفتار و حرکت تعالی جویانه انسان ها ایجاد کرده اند. او عبدخدا معرفی شده است که با عبودیت و بندگی ذات حق، به عالی ترین درجه عبودیت دست یافته و از همه تعلقات و وابستگی ها رها شده است. گستره فیض و لطف نبی اکرم نه تنها همه مردمان و آدمیان که عالمیان را شامل شده و آن حضرت به عنوان رحمه للعالمین معرفی شده است.... این توصیف ها گوشه ای از معرفی پیامبر (ص) در قرآن است که مروری همراه با تأمل و درنگ در این آیات و دیگر آیات، می تواند آفاق و ابعاد شخصیت الهی نبی اکرم (ص) را برای ما روشن سازد.

علاوه بر این، برخی سوره های قرآن کریم اساساً در شأن پیامبر اکرم (ص) است و این غیر از سوره هایی است که به وجود مبارک آن حضرت تأویل شده است. یس که قلب قرآن کریم است و سرچشمه هایی از معرفت و حکمت از آن جاری است، به پیامبر اکرم (ص) منسوب است.

سوره 47 قرآن کریم به نام نامی آن بزرگوار نام نهاده شده است: "محمد" (ص)، علاوه براین سوره فتح، سوره حجرات، سوره نجم، سوره مجادله، سوره تحریم، سوره قلم، سوره مزمل، سوره مدثر، سوره بلد، سوره ضحی، سوره شرح (انشراح)، سوره تین، سوره علق، سوره قدر، سوره کوثر برخی از سوره هایی است که ناظر به شأن و جایگاه عظیم و مرتبه رفیع آن حضرت در پیشگاه خداوند متعال است. هر کدام از این سوره ها و آیات نورانی آن، مالامال از حرمت و لطفی است که خالق متعال برای این برترین بنده مقرب خود قائل است.

 در اینجا وصیت نامه امام مجتبی علیه السلام را که خطاب به برادر خود امام حسین علیه السلام است را می آوریم تا با گوش دل آخرین توصیه های امام خود را شنوا و سپس عامل باشیم.

و این هم وصیتی است که از امالی شیخ(ره) نقل شده که به برادرش امام حسین(ع) فرمود:

" هذا ما اوصی به الحسن بن علی الی اخیه الحسین بن علی: اوصی انه یشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له، و انه یعبده حق عبادته، لا شریک له فی الملک، ولا ولی له من الذل، و انه خلق کل شیء فقدره تقدیرا، و انه اولی من عبد، و احق من حمد، من اطاعه رشد، و من عصاه غوی، و من تاب الیه اهتدی.

فانی اوصیک یا حسین بمن خلفت من اهلی و ولدی و اهل بیتک ان تصفح عن مسیئهم، و تقبل من محسنهم، و تکون لهم خلفا و والدا، و ان تدفننی مع رسول الله صلی الله علیه و آله فانی احق به و ببیته، فان ابوا علیک فانشدک الله بالقرابة التی قرب الله عزوجل منک و الرحم الماسة من رسول الله صلی الله علیه و آله ان تهریق فی محجمة من دم، حتی نلقی رسول الله صلی الله علیه و آله فنختصم الیه و نخبره بما کان من الناس الینا بعده" ثم قبض (ع) .(1)

" این است آنچه وصیت می کند بدان حسن بن علی به برادرش حسین بن علی: وصیت می کند که گواهی دهد معبودی جز خدای یکتا نیست که شریک ندارد، او پرستش می کند او را بدان جهت که شایسته پرستش است، شریکی در سلطنت ندارد و سرپرستی از خواری برای او نیست، و براستی که هر چیزی را او آفریده و بخوبی و به طور کامل اندازه گیری آن را مقدر فرموده، و شایسته ترین معبود، و سزاوارترین کسی است که او را ستایش کنند، هر که فرمانبرداری او کند راه رشد را یافته، و هر کس که نافرمانیش کند به گمراهی و سرگشتگی افتاده و هر کس به سوی او بازگردد راهنمایی گشته است.

من تو را سفارش می کنم ای حسین به بازماندگانم از خاندان و فرزندان و خانواده خودت که از بدکارشان درگذری، و از نیکوکارشان بپذیری، و برای آنها جانشینی و پدری مهربان باشی، و دیگر آنکه مرا کنار رسول خدا دفن کنی که من به او و خانه او شایسته تر از دیگران هستم...

و اگر از این کار مانع شدند و جلوگیری کردند، من تو را به حق قرابت و نزدیکی که خدا برای تو قرار داده و قرابتی که با رسول خدا داری سوگندت می دهم که اجازه ندهی در این راه به خاطر من به اندازه خونی که از حجامت گرفته می شود خون ریخته شود تا آنگاه که رسول خدا(ص) را دیدار کنیم و شکایت خود به نزد او بریم، و آنچه از این مردم پس از وی بر سر ما رفته به او گزارش کنیم..."

این را فرمود و از دنیا رفت، درود خدا بر او باد.

و در روایت شیخ مفید(ره) اینگونه آمده که پس از جریان مسموم شدن خود فرمود:" فاذا قضیت فغمضنی و غسلنی و کفنی و احملنی علی سریری الی قبر جدی رسول الله (ص) لا جدد به عهدا، ثم ردنی الی قبر جدتی فاطمة بنت اسد رضی الله عنها فادفنی هناک، و ستعلم یا ابن ام ان القوم یظنون انکم تریدون دفنی عند رسول الله(ص) فیجلبون فی ذلک، و یمنعونکم منه، و بالله اقسم علیک ان تهریق فی امری محجمة دم".

" چون من از دنیا رفتم، چشم مرا بپوشان و مرا غسل ده و کفن نما، و مرا در تابوت و به سوی قبر جدم رسول خدا(ص) ببر تا دیداری با او تازه کنم، سپس به سوی قبر جده ام فاطمة بنت اسد رضی الله عنها ببر و در آنجا دفنم کن، و زود است بدانی ای برادر که مردم گمان کنند شما می خواهید مرا کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپارید، پس در این باره گرد آیند و از شما جلوگیری کنند، تو را به خدا سوگند دهم مبادا درباره من به اندازه شیشه حجامتی خون ریخته شود."




      

امام خمینی (ره) در تاریخ 4:9:1358، یعنی حدود 10 ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی طی پیامی فرمودند: «مملکت اسلامی باید همه اش نظامی باشد. تعلیمات نظامی داشته باشد ... علاوه بر جهاز دینی و ایمانی که دارند، مجهز به جهازهای مادی باشند، ... و همه جا باید این طور بشود که یک مملکت، بعد از یک چند سالی بشود یک کشوری با 20 میلیون جوان که دارد، بیست میلیون تفنگ دار داشته باشد بیست میلیون ارتش داشته باشد و این یک همچه مملکتی آسیب بردار نیست ...»(1). بعد از این تاریخ هم، امام(ره) به مناسبت های مختلف به طور مکرر بر تشکیل ارتش بیست میلیونی تأکید داشتند. ایشان در سال آخر عمرشان در تاریخ 2:9:67 در پیامی به مناسبت هفته بسیج فرمودند: «بار دیگر تأکید می کنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابر قدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت»(2).
تفکر و روحیه بسیجی برای ظهور در عرصه های عملی به ویژه دفاعی و نظامی، ناگزیر از سازماندهی و انسجام است. به عبارت دیگر معنا و محتوای بسیج نیاز به قالبی متناسب با شرایط زمانی و مکانی دارد، که همان ارتش بیست میلیون است. نیروی مقاومت بسیج (یکی از نیروهای پنج گانه سپاه پاسداران) متصدی سازماندهی ارتش بیست میلیون می باشد و برای این منظور در مساجد، ادارات دولتی، مدارس و دانشگاه ها و حوزه ها، پایگاه های بسیج تشکیل داده است. اگرچه، می توان گفت در جمهوری اسلامی کمتر جوانی وجود دارد که با آموزش ابتدایی نظامی و کار با سلاحِ سبک آشنایی ندارد، اما بنابر اظهارات رسمی فرماندهان نیروی مقاومت بسیج تعداد نیروهای سازمان یافته حدود یازده میلیون است. فرمانده این نیرو در مجمع هفدهم فرماندهان و مسئولان سپاه در شهریور ماه 84 گفته است: «نیروی مقاومت بسیج با بیش از 11 میلیون عضو در سراسر کشور در امور امنیتی، دفاعی و سازندگی کشور حضور فعال دارد ...الگوی راهبردی بسیج در سند چشم انداز توسعه کشور جلوگیری از فعالیت های پراکنده بوده و در راه انسجام در تمام زمینه ها گام برمی دارد»(3).
اما چرا بعد از گذشت حدود 26 سال از زمان تشکیل بسیج (5:9:1358) هنوز، ارتش 20 میلیونی شکل نگرفته است؟ این سؤالی است که پاسخ دقیق و جزئی آن، از عهده مسئولین و فرماندهان این امر بر می آید، ولی به طور کلی و با توجه به مطالبی که گفته شد، می توان به موارد ذیل به عنوان موانع تحقق آن اشاره کرد:
1. عدم اهتمام جدیِ برخی از مسئولین نظام برای تحقق ارتش 20 میلیونی به ویژه بعد از جنگ، چنانچه تذکر امام(ره) (بار دیگر تأکید کنم غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیون ...) در آذر 67، یعنی حدود 10 سال بعد از تشکیل بسیج ناظر به همین موضوع است.
2. وجود مشکلات فراوان برای تأمین امکانات و تجهیزات و پشتوانه های مالیِ بیست میلیون نیرو، که از عهده سپاه پاسداران با توجه به مأموریت های متعدد دیگر، بر نمی آید و کم کاری مراجع مسئول دیگر در این زمینه.
3. پراکنده کاری و فعالیت های موازی در مدیریت سازمان دهندگان نیروها (در سخنان فرمانده بسیج به این مانع اشاره شده است).
4. سختی کارِ بدون چشم داشت مادی در زمان صلح و رفاه.
هرچند ارتش بیست میلیونی تحقق نیافته است، اما به همین اندازه که تفکر و روحیه بسیجی در بین مردم بویژه جوانان گسترش یافته و سازماندهی ناقصی که انجام شده، برکات زیادی را برای اسلام و کشور داشته است




      
<      1   2   3   4   5   >>   >